در قسمت قبلی (صنعت و بازاریابی ورزشی) در مورد صنعت ورزش و لزوم طراحی استراتژی و بازاریابی آن صحبت شد. در این مطلب درباره استراتژی ورزشی در کشورهای مختلف صحبت خواهم کرد که به دو بخش مهم و کلی تقسیم میشود: ورزش همگانی و ورزش قهرمانی.
ورزش همگانی
ورزش همگانی، همانطور که از نامش پیداست مربوط به عموم مردم است. که باتوجه به سبک زندگی، شرایط اقتصادی و فرصتی که در اختیار دارند به ورزش میپردازند. مهمترین نکته در ورزش همگانی، امکانات مورد نیاز و مناسب برای استفاده مردم است. همچنین سرانه فضای ورزشی، یعنی مساحت فضای ورزشی یک شهر یا کشور تقسیم بر جمعیت آن، که یکی از مهمترین معیارهای پیشرفت در عرصه ورزش است.
سرانه فضای ورزشی در ایران ۷۶ سانتی متر مربع است که حدود یک سوم استاندارد جهانی میباشد! در محدوده دانشگاهی نیز سرانه ورزشی در ایران حدود ۲مترمربع میباشد که با شاخص جهانی فاصله دارد.
مدیریت ورزش همگانی
در کشورهای پیشرفته، اداره امور ورزش همگانی در اختیار بخش خصوصی است. سرمایه گذاری، اجرا و توسعه این حوزه توسط بخش خصوصی انجام میشود و دولت، تنها نقش حمایتی و نظارتی را دارد. اما در کشورهایی مثل ایران توسعه ورزش همگانی از وظایف دولت است که این بار بر دوش دولت سنگینی میکند.
چرا که هدف ورزش همگانی، ترویج ورزش و سلامتی در بین مردم است که این از مهمترین وظایف دولت میباشد. اما ترغیب بخش خصوصی برای سرمایه گذاری و کسب سود در صنعت ورزش همگانی باعث میشود که این وظیفه تا حد زیاد از دولت به این بخش منتقل شود و این چرخه با حداکثر کارایی و در کمترین زمان تکمیل گردد. به همین خاطر دولت میتواند نقش حمایتی خود را به خوبی ایفا کند و بخش خصوصی را به سمت و سوی این صنعت بکشاند.
از کمکهایی که دولت میتواند برای توسعه ورزش همگانی ارائه دهد میتوان به معافیت مالیاتی، ارائه زمین جهت ساخت ورزشگاه، وام و تسهیلات مالی به متقاضیان و همینطور حمایتهای قانونی برای سرعت بخشیدن به تکمیل پروژههای ورزشی، اشاره کرد.
در قسمت بعدی درمورد بخش دوم که ورزش قهرمانی است توضیح خواهم داد.