خانه / مقالات / چالش های روانشناسی در ایران

چالش های روانشناسی در ایران

الهام حدادی (کارشناس ارشد روانشناسی)

رشته روانشناسی تقریباً سال ۱۳۴۰ وارد ایران شده است. هر چند ردپایی از مفاهیم روانشناسی را می‌توان در فلاسفه و شاعران ایرانی مشاهده کرد اما از نظر رشته های علمی روان شناسی در سال ۱۳۴۰ در دانشگاه تهران فعالیت خود را آغاز کرده و افرادی همچون علی اکبر سیاسی و احمد شاملو… پایه‌گذار و اولین پژوهشگران این حوزه یاد می‌شوند. از آن زمان تا کنون که ۵۹ سال از این رشته نوظهور در ایران می گذرد همانند هر رشته دیگری دچار فراز و نشیب های زیادی بوده است و درگیر برخی از مسائل دیگر نیز می باشد. در این یادداشت سعی داریم به آن نیم نگاهی بیاندازیم.

مشکلات روانشناسی را از دو بعد درونی و بیرونی مورد کاوش قرار خواهیم داد. مسائل درونی آن بیشتر به مباحث خود روانشناسان برمیگردد مباحث درونی همچون:

* فارغ التحصیل شدن انبوهی از روانشناسان از دانشگاه‌های مختلف بدون گذراندن سوپرویژن و کارگاههای تخصصی و عدم نظارت به فعالیت های روانشناسان و مشاوران
* به روز نبودن اطلاعات و آگاهی های لازم در مورد روانشناسی
* تخصصی نبودن روانشناسان در حوزه خاص
معمولا روانشناسان خودشان را علامه دهر دانسته و در تمام حوزه‌ها سعی می‌کنند فعالیت کنند و نظر بدهند مثلاً یک خانواده درمانگر سعی می‌کند در حوزه کنکور و برنامه‌ریزی آن، هوش و استعداد یابی هوش و غیره نیز فعالیت کند.
هر چند به نظر میرسد حوزه‌های روانشناسی به هم مربوط هستند اما در هر حوزه روانشناسی پژوهش‌های بسیار زیادی انجام گرفته است و نمی توان در همه حوزه ها اظهار نظر تخصصی ارایه داد.
* عدم بیان مفاهیم علمی روانشناسی به زبان ساده و قابل فهم برای مردم
* شاید ما روانشناسان نتوانستیم در بین مردم احساس نیاز به وجود آوریم و به نیازهای مردم پاسخگو باشیم.

عوامل بیرونی
می‌توان به عواملی همچون اظهار نظر برخی کارشناسان در حوزه روانشناسی که نه تخصص دارند و نه حتی مطالعه! مثلاً مشاوره تحصیلی کنکور که ادعا می کند به دلیل اینکه رتبه برتر کنکور شده است می‌تواند به خودش اجازه بدهد که در حوزه یادگیری و هوش و مباحث مربوط به آن اظهار نظر کند و بدون در نظر گرفتن یافته ها و پژوهش های علمی، کلاس و دوره برگزار نماید.
* عدم حمایت شرکت‌های بیمه از خدمات روانشناسی در حوزه های مختلف که بنا به دلایل مختلف هنوز به مرحله اجرایی نرسیده است و طرح آن چندین بار در مجلس مطرح شده و عملیاتی نشده است.
* نظر منفی برخی از مسئولین رده بالا نسبت به این حوزه و شک نسبت به کارایی ها
* نگاه منفی برخی از مردم و مسئولین در مورد این رشته که معتقدند ریشه بیشترین اصول روان شناسی غربی است و با فرهنگ و آداب و رسوم مازیاد تطابق نداشته و هماهنگ و همسو نیست.
آنها با این باور، بدون در نظر گرفتن پژوهش های جدید و کارایی های مثبت آن و تنها با دید تعصب منفی به آن نگاه می کنند و رد می کنند.
*عده ای از مردم معتقدندکه باید مشکل من زودتر حل شود و نیازی به فرآیند پیچیده درمان و درد و رنج نیست.
*عده ای نسبت به روانشناسان، نگاه بیزینس و تجاری داشته و آن را جزء مشاغل لوکس طبقه بندی می کنند. شاید دلیل آن، هزینه بالای روانشناسان در رشته های مختلف باشد.
* اولیت نداشتن سلامت روانی برای مردم و نگرش نسبتا کلیشه ای جهت مراجعه به روان شناس.

و اما نکته آخر اینکه اعتقاد به فالگیر و دعانویس فال قهوه و… برای حل مشکلات فردی و بین فردی – اجتماعی، تا به کارگیری اصول روانشناسی در جهت حل مشکلات برای کاهش آسیب های روانی و اجتماعی؛ خیلی پر رنگ تر است.
* شاید وقت آن رسیده باشد که بودجه دولتی یا غیردولتی در زمینه حوزه های مختلف روانشناسی همانند روان شناسی ورزش ؛ روانشناسی صنعتی سازمانی؛ روانشناسی تبلیغات و تجارت در کشور تعریف شود تا بتوانیم با در نظر گرفتن اصول روانشناسی علمی، به کاهش آسیب ها در جامعه کمک کنیم.
و در پایان به نظر میرسد در جهت کاهش چالش های روان شناسی در ایران بایستی گام های درونی و بیرونی برداشته شود تا این رشته بتواند کارایی و کارآمدی خویش را اثبات کرده و موثر باشد.

همینطور ببینید

بررسی آسیب های «بازاریابی تلفنی» در ایران

تحلیلی از : “مهدی رحیمی” (پژوهشگر مدیریت و بازاریابی) شفقنا زندگی- بازاریابی تلفنی یکی از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *